2014-12-29، 03:37
وابستگی وابستگی ست. فرقی نمیکند . وقتی به چیزی فکر میکنم و به ان احساس مالکیت میکنم بدون دوست داشتن و محبت یعنی وابسته ام.وقتی فکر میکنم همه تحت نظر من هستند و من مطلق یعنی وابسته ام.وابسته بودن یعنی خودواقعی نبودن .وقتی نگاهم از وابستگی شکل میگیرد یعنی دیگران دیگر مهم نیستند و حق انتخاب ندارندو من اهمیت و ارجحیت بیشتری نسبت به دیگران دارم وهمه انتخابها با من است حتی اشتباه و حتی اگر صدمه بزنم.مثلا کسی را که وابسته اش هستم به راحتی کنترل میکنم و امر و دستور که از توانایی های وابستگی ست را رفتار میکنم.. وقتی خود نیستم خود واقعی من هم حرفی برای گفتن ندارد. برای من فقط جسم و عادتهایم برایم تصمیم میگیرند. ادم هایی که وابسته میشوند اکثرااز ضبط شده ها و الگوهای رفتاری خود تبعیت میکنند. ببینید دختری در خانواده باپدر خود مشکل دارد پس پدری که بتواند دختر را از هر لحاظ تامین کند وجود ندارد پس در دنیای بیرون به دنبال پدری مهربان است. یا بالعکسپس به راحتی تن به رابطه میدهد.ولی مشکل اینجاست طرف مقابل با رفتار های پدر یا مادر همخوانی ندارد. پس رابطه قطع میشود اما با تنفر چون اشتباه مورد پذیرش نیست. و باز رابطه جدیدو وابستگی در همه امور در حال قدرتمند شدناست. نگاه و باور باید عوض شود یعنی اینکه باید به روز زندگی کنیم. یکی از بدترین باورها نگاه جنس مخالف به همدیگر است. پسر دنبال لذت طلبی ست و دختر دنبال سرپوش گذاشتن بر احساسات پاک خود. هر چیزی که در این دنیا هست برای استفاده انسانهاست. و امانتی ست بر روی زمین. حال مانده به من که چقدر خوب استفاده کنم.وگرنه هیچ کس خرده نمیگیرد اگر درست از جنسیت انسان استفاده شود . ولی وای به ان روزی که هوای نفس ایجاد وابستگی کندخیلی راحت چیزی که بدست اورده شده از دست میرود. برای بیشتر شناختن وابستگی باید وسیع نگاه کرد وابستگی فقط مختص انسان به انسان نیست وابستگی همه چیز را شامل میشد. و وابستگی است که انسانها از روی نیاز باهم رابطه میگذارند و اکثر روابط شرطی ست. ودر ان نیاز ها مطرح است. و ان روزی که این نیاز ها براورده نشود فکرمیکنید چه میشود . بله طرفی که نتوانسته حقارت میکشدو طرفدیگر خود بزرگ بین . و جنگ ذهن و گاهی جسمی در میگیرد.