2013-11-18، 10:04
15- من چطور ميتوانم از ديگران تاثير و تصويب بگيرم؟
|
15- من چطور ميتوانم از ديگران تاثير و تصويب بگيرم؟
|
2013-11-18، 10:04
15- من چطور ميتوانم از ديگران تاثير و تصويب بگيرم؟
سپاس شده توسط: Arghavan ، mohsen..yazd ، رسول ، sadaf ، NASIB
2014-06-28، 05:33
وقتي هنوز شناختي از خودم ندارم ...وقي اين توانايي را ندارم كه از درون احساس با ارزش بودن كنم ، ناچارم اين ارزش را از بيرون براي خودم بخرم و كسب كنم ...
خدا را دوست دارم .... *********** ابر را در بيكرانه آسمان ميگرياند ، تا غنچه ي حقيري را روي زمين بخنداند .... سپاس شده توسط: mehdiast ، mohsen..yazd ، رسول ، sadaf ، NASIB
2014-07-10، 08:32
وقتبکه من در زندگی خودم هیچ اقتداری ندارم . وقتیکه که من برای کوچکترین کارهام احتیاج به تایید دیگران دارم وبه دروغ اسم آن رامشورت می گذارم . وقتیکه ازابنکه منتظرم که دیگران زیبایی مراتایید کنند برای اینکه خودم چشم بصیرت ندارم موقعی که من ارپاهای دیگران برای ایستادن استفاده میکنم چون قدرت پاهای خودم را قبول ندارم یعنی ضعیفم بخودم اتکا ندارم زمانی که من ازچشمان دیگران استفاده میکنم برای اینکه از عدم اعتما دبه نفس به چشمان خودم اعتماد ندارم زمانی که من از نظر شخصتی به خودم مطمئن نیستم یعنی بیمارهستم شخصیتی بیماردارم که این شخصیت بدون تایید دیگران تکمیل نمی شود زمانیکه این آدم بیماراز تایید دیگران خوشحال میشود درحالیکه برای انسانهای سالم خوشحالی از درون میاید نه از بیرون پس توجه کنیم که کجای پای شخصیتمان خراب است این بیماری از کودکی درمن رشد کرده برای اینکه این احساس را به من القا کرده اند که به اندازه کافی خوب ودوست داشتنی نیستم القابی مثل دست وپا چلفتی به من داده اند ومتهمم کرده اند که هیچ کاری را نمی نوانم درست انجام دهم وبصورتی باعث گام به گام فلح شدن ذهنم گردیدند من مثل ستونی شده ام که بدون پایه ای برپشتش فرو می ریزد واون پایه ام همان تایید دیگران است که سرشار از خوشحالیم میکند واحساس خرسندی درم بوجود ولی امروز که بخاطر مشکلات عدیده ام به این برنامه هدایت شدم وضعف هایم را می شناسم سعی میکنم که روی نقصهایم کارکنم وباتعییرخودم زندگی جدیدی شروع کنم خودم رادوست داشته باشم واتکا به نفسم را بدست بیاورم .
2014-08-17، 02:54
هنگامی که احساس می کنم آنها از من بیشتر می فهمند و یا درک می کنند که چکاری درست است . یعنی وقتی که خودم را دست کم می گیرم .به خودم و توانایی هایم اعتماد ندارم. من همیشه بدنبال تدیید دیگران بودم چون برای خودم زندگی نمی کردم بلکه برای دیگران زندگی می کرد. من از دیگران تأثیر می گرفتم چون فکر می کردم که آنها بهتر از من مرا می شناسند. من وقتی خودم را باور نداشته باشم بدنبال این هستم که دیگران این باور را در من به وجود بیاورند.
|
|
موضوعهای مشابه… | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
17- آيا من از ديگران به راحتي مراقبت ميكنم؟ درحالي كه مراقبت از خود را سخت مشكل ميد | mehdiast | 3 | 2,848 |
2015-01-10، 12:23 آخرین ارسال: سما |
|
19- چطور ميتوانم خوب از خودم مراقبت كنم؟ | mehdiast | 3 | 8,068 |
2015-01-09، 11:01 آخرین ارسال: سما |
|
14- چگونه ميتوانم بفهمم كه چه وقت زمام امور زندگي از دست من خارج شده است؟ | mehdiast | 3 | 3,613 |
2015-01-08، 08:35 آخرین ارسال: سما |
|
2- چطور ميتوانم بفهمم كه عادتها، شخصيت و راههاي مقابله با مسائل روزمره يك شخص الكلي | mehdiast | 8 | 5,164 |
2015-01-08، 05:02 آخرین ارسال: سما |
|
4- در زندگي خود چطور تلاش ميكردم ديگران را عوض كنم؟ نتايج اين تلاشها چه بود؟ | mehdiast | 4 | 3,217 |
2015-01-04، 04:54 آخرین ارسال: میترا |