2013-11-09، 09:45
قتی اعضای ما سالگرد بهبودی خود را جشن میگیرند، اغلب میگویند در NA رشد کردهاند. بسیار خوب، سپس فکر میکنیم این گفته به چه معناست؟ از اینکه آیا بالغ هستیم یا خیر، تعجب میکنیم. زندگی خود را بررسی میکنیم و تمام ویژگیهای بلوغ را مشاهده میکنیم: دسته چک، فرزندان، شغل، مسئولیتها. اما از درون حس بچهها را داریم. هنوز در اکثر مواقع زندگی احساس سردرگمی میکنیم. همیشه نمیدانیم چگونه باید رفتار کنیم. گاهی تعجب میکنیم که آیا واقعاً بالغ هستیم یا بچههایی هستیم که تا حدی در لباس افراد بالغ قرار گرفتهایم و مسئولیتهای افراد بالغ به ما محول شده است.
رشد با افزایش سن یا میزان مسئولیت سنجیده نمیشود. بهترین ارزیابی ما از رشد، شرایط روحانی ما یعنی اساس بهبودی ماست. اگر هنوز مانند بچهای که برای همه چیز به والدین خود وابسته است، ما نیز به مردم، مکانها و چیزهایی برای ارضای درونی خود وابسته هستیم، در واقع به قدری رشد نیاز داریم. اما اگر بر بنیان شرایط روحانی خود استوار بایستیم و حفظ آن را مهمترین مسئولیت خود بدانیم، میتوانیم ادعا کنیم که بالغ هستیم. بر این اساس، فرصتهای ما برای رشد نامحدود است.
فقط برای امروز: میزان بلوغ من حدی است که من برای حفظ شرایط روحانی خود مسئولیت به عهده میگیرم. امروز، این مسئله برای من بیشترین اولویت را دارد.
از کتاب فقط برای امروز
رشد با افزایش سن یا میزان مسئولیت سنجیده نمیشود. بهترین ارزیابی ما از رشد، شرایط روحانی ما یعنی اساس بهبودی ماست. اگر هنوز مانند بچهای که برای همه چیز به والدین خود وابسته است، ما نیز به مردم، مکانها و چیزهایی برای ارضای درونی خود وابسته هستیم، در واقع به قدری رشد نیاز داریم. اما اگر بر بنیان شرایط روحانی خود استوار بایستیم و حفظ آن را مهمترین مسئولیت خود بدانیم، میتوانیم ادعا کنیم که بالغ هستیم. بر این اساس، فرصتهای ما برای رشد نامحدود است.
فقط برای امروز: میزان بلوغ من حدی است که من برای حفظ شرایط روحانی خود مسئولیت به عهده میگیرم. امروز، این مسئله برای من بیشترین اولویت را دارد.
از کتاب فقط برای امروز
تمام ارسالهایم تجربه گذشته ام است و دیدم نسبت به بهبودی تغییر کرده است و اینها نیست