2014-08-04، 11:34
آنقدر من خودم را عقل كل ميدانستم كه كلمه نداشتن سلامت عقل منو دچار شوك و ناباوري كرد ...
خداوند مرا با عقل سالم آفريده و من نتوانستم از اين عقل مراقبت و استفاده كنم ، به مرور از دست دادم ...نداشتن سلامت عقل براي من : نارضايتي و نا اميدي _ خودمحوري _ عدم تعادل _ وابسگي و .........
از زمانيكه به اين باور ميرسم كه سلامت عقل ندارم ، تا زمانيكه بدست مي آورم يك فرايندي طبيعي را طي خواهم كرد ...
خداوند مرا با عقل سالم آفريده و من نتوانستم از اين عقل مراقبت و استفاده كنم ، به مرور از دست دادم ...نداشتن سلامت عقل براي من : نارضايتي و نا اميدي _ خودمحوري _ عدم تعادل _ وابسگي و .........
از زمانيكه به اين باور ميرسم كه سلامت عقل ندارم ، تا زمانيكه بدست مي آورم يك فرايندي طبيعي را طي خواهم كرد ...
خدا را دوست دارم ....
*********** ابر را در بيكرانه آسمان ميگرياند ، تا غنچه ي حقيري را روي زمين بخنداند ....