2015-06-12، 10:01
مشارکت،تجربه،نیرو،امید"نارانان"
امروز یک روز تازه است!
من تماشاچی میدان زندگی بودم. هرگز یک شرکت کننده فعال در نمایش لذت بخش زندگی نبودم. همیشه در ترس از دست دادن معتاد،بخاطر بیماری اعتیاد زندگی کردم. دیدن خود تخریبی معتاد مرا رنجانده بود و لذتی راکه باید از زندگی میبردم، از دست دادم. زندگیم را مانند یک کابوس مداوم میدیدم. سپس به کمک نیروی برترم نارانان را پیدا کردم. بعد از اولین جلسه احساس بهتری داشتم. خیلی از چیزهایی را که گفته می شد درک نمیکردم اما توانستم افرادی را که همدرد من بودند ببینم. آنها اعتیاد را تجربه کرده بودند، مشکل مرا درک میکردند وهنوز خوشحال به نظر می رسیدند.
به حضور در جلسات ادامه دادم وبه مرور شروع به درک برنامه کردم. توانستم قسمتهایی را که خارج از کنترل من است و نقشی را که در چرخه اعتیاد بازی میکردم، ببینم. من مسئول بیماری اعتیاد نیستم، حتی اگر همسرم، دوست یا فرزند من است که رنج میکشد. اکنون میدانم که "من باعثش نیستم، نمیتوانم کنترلش کنم و نمی توانم درمانش کنم" همچنین می دانم که نباید از معتاد حمایت ناسالم کنم یا عزیزان معتادم را از پیامدهای مصرف شان محافظت کنم. با وجود کاری که معتاد انتخاب میکند تا انجام دهد، من میتوانم التیام پیدا کنم وبهبود یابم. میتوانم برای عزیزان معتادم آرزوی سلامتی، خوشحالی،آرامش وآسایش داشته باشم اما آنها می بایست انتخاب کنند که چطور در نمایش زندگی شرکت کنند.
امروز یک روز تازه است چون نارانان را پیدا کردم. در این برنامه راهی برای برگرداندن تمرکز از روی معتاد به خودم را یافتم.تصمیم گرفته ام که تماشاچی نباشم و در ساختن یک زندگی لذت بخش سهیم باشم.
تفکری برای امروز : تصمیم میگیرم که در زندگیم، عشق، خنده، آرامش، آسایش وشادی داشته باشم.
امروز یک روز تازه است!
من تماشاچی میدان زندگی بودم. هرگز یک شرکت کننده فعال در نمایش لذت بخش زندگی نبودم. همیشه در ترس از دست دادن معتاد،بخاطر بیماری اعتیاد زندگی کردم. دیدن خود تخریبی معتاد مرا رنجانده بود و لذتی راکه باید از زندگی میبردم، از دست دادم. زندگیم را مانند یک کابوس مداوم میدیدم. سپس به کمک نیروی برترم نارانان را پیدا کردم. بعد از اولین جلسه احساس بهتری داشتم. خیلی از چیزهایی را که گفته می شد درک نمیکردم اما توانستم افرادی را که همدرد من بودند ببینم. آنها اعتیاد را تجربه کرده بودند، مشکل مرا درک میکردند وهنوز خوشحال به نظر می رسیدند.
به حضور در جلسات ادامه دادم وبه مرور شروع به درک برنامه کردم. توانستم قسمتهایی را که خارج از کنترل من است و نقشی را که در چرخه اعتیاد بازی میکردم، ببینم. من مسئول بیماری اعتیاد نیستم، حتی اگر همسرم، دوست یا فرزند من است که رنج میکشد. اکنون میدانم که "من باعثش نیستم، نمیتوانم کنترلش کنم و نمی توانم درمانش کنم" همچنین می دانم که نباید از معتاد حمایت ناسالم کنم یا عزیزان معتادم را از پیامدهای مصرف شان محافظت کنم. با وجود کاری که معتاد انتخاب میکند تا انجام دهد، من میتوانم التیام پیدا کنم وبهبود یابم. میتوانم برای عزیزان معتادم آرزوی سلامتی، خوشحالی،آرامش وآسایش داشته باشم اما آنها می بایست انتخاب کنند که چطور در نمایش زندگی شرکت کنند.
امروز یک روز تازه است چون نارانان را پیدا کردم. در این برنامه راهی برای برگرداندن تمرکز از روی معتاد به خودم را یافتم.تصمیم گرفته ام که تماشاچی نباشم و در ساختن یک زندگی لذت بخش سهیم باشم.
تفکری برای امروز : تصمیم میگیرم که در زندگیم، عشق، خنده، آرامش، آسایش وشادی داشته باشم.