2014-02-27، 08:43
نارانان
تجربه ،نيرو واميد
2 دي
در حاليکه هيچ پدر ومادري نمي خواهد فرزندش باز داشت شود،اين داستان پردازي به نظر من معقول بود.به جاي اينکه ارزو کنم زندگيش را سر وسامان بدهد،افکارم دور وبر رنج او از عواقب اعتيادش مي چرخد.چرا چنين فکري داشتم ؟چرا باید برای اینده نگران می شدم؟
در نارانان،ياد مي گيرم لازم نيست از امکان اينکه عزيز معتادم<<روشنايي>>را ببينديانه،نگران باشم،وهمچنين اگر او دستگير شود،مدتي را در زندان بگذراند وسپس به روال سابق خود برگردد،نبايد نا اميد شوم .من فقط مي توانم از خيال پردازي در مورد حس درستکاري خودم نسبت به او دست بردارم.
مانند بسياري از افراد که اين مسير را رفته ومي شناسند،من هم بينهايت دلم مي خواهد دختر زيباي من از خود تخريبي در زندگيش دست بردارد ودوباره به خانواده مان بپيوندد.ولي ياد گرفته ام که،اگر به تلاش براي درست کردن او،يا اين بيماري که کنترلي روي هيچکدام ندارم،ادامه دهم،من هم در همان مسير خود تخريبي قرار خواهد گرفت.سعي هم نکنم خواسته ام را روي زندگي معتاد پياده کنم.
تفکري براي امروز:شعار <<روزبه روز >>نارانان،به من کمک مي کند تا درک کنم که هيچ کنترلي روي اينده ندارم.مي بايست با مشکلات امروز،فقط امروز،مواجه شوم.تلاش براي پيش بيني اتفاقات ونگراني از به وقوع پيوستن انها،فقط تلف کردن انرژي براي تمرکز روي خودم صرف شود.
تجربه ،نيرو واميد
سه ماه زمستان
2 دي
خيال پردازي
داشتم به شعار <<روز به روز>>نارانان فکر مي کردم.اين تفکر که اگر معتاد دستگير بشود،ممکن است درست شود،يک خيال پردازي ونگراني درباره اينده است .چيزي است که با مفهوم اين شعار متضاد است. وقتي به احتمال باز داشت شدن ومحکوميت او به زندان،واينکه شايد متوجه خطايش بشود،فکر مي کنم،خيال پردازي است.که البته،در خيال من اين اتفاق به بهبودي او منجر مي شود.در حاليکه هيچ پدر ومادري نمي خواهد فرزندش باز داشت شود،اين داستان پردازي به نظر من معقول بود.به جاي اينکه ارزو کنم زندگيش را سر وسامان بدهد،افکارم دور وبر رنج او از عواقب اعتيادش مي چرخد.چرا چنين فکري داشتم ؟چرا باید برای اینده نگران می شدم؟
در نارانان،ياد مي گيرم لازم نيست از امکان اينکه عزيز معتادم<<روشنايي>>را ببينديانه،نگران باشم،وهمچنين اگر او دستگير شود،مدتي را در زندان بگذراند وسپس به روال سابق خود برگردد،نبايد نا اميد شوم .من فقط مي توانم از خيال پردازي در مورد حس درستکاري خودم نسبت به او دست بردارم.
مانند بسياري از افراد که اين مسير را رفته ومي شناسند،من هم بينهايت دلم مي خواهد دختر زيباي من از خود تخريبي در زندگيش دست بردارد ودوباره به خانواده مان بپيوندد.ولي ياد گرفته ام که،اگر به تلاش براي درست کردن او،يا اين بيماري که کنترلي روي هيچکدام ندارم،ادامه دهم،من هم در همان مسير خود تخريبي قرار خواهد گرفت.سعي هم نکنم خواسته ام را روي زندگي معتاد پياده کنم.
تفکري براي امروز:شعار <<روزبه روز >>نارانان،به من کمک مي کند تا درک کنم که هيچ کنترلي روي اينده ندارم.مي بايست با مشکلات امروز،فقط امروز،مواجه شوم.تلاش براي پيش بيني اتفاقات ونگراني از به وقوع پيوستن انها،فقط تلف کردن انرژي براي تمرکز روي خودم صرف شود.