2014-01-26، 01:10
امروز با مروري در لیست رنجش در قدم چهارم تلاش برای ترسیم احساسات سرکوب شده و کسب شخصيت و هويت از دست رفتهام هستم. يك ترسيم بدون ترس و قضاوت از خود، بدون محاکمه و محکوم کردن خودم. امروز متوجه شدهام كه هميشه در مورد ارزشهايم نظرات ديگران برايم اهميت داشت و من از ارزيابي خودم با خودم واهمه داشتهام. تمام دوران گذشتهام را در تلاش بودهام كه مركز توجه و کانون تأييدات ديگران باشم. اين حالت مرا هرگز در حالت خشنودي قرار نميداد. امروز توجه من به لیست رنجش در قدم چهارم نشان ميدهد كه توانايي خود را در قسمت عشق ورزيدن و خدمتگزاري به خود و ديگران تقويت نمايم. امروز توجه و ارج نهادن برای قدرداني و برای بهآغوش كشيدن يك همدرد، بزرگترين منبع انرژي است که ميتواند تمام لحظات امروزم را شيرين كند. امروز ميتوانم با قدرت گرفتن از خداوند در مورد خودم احساس خوب و ساعات قشنگي را تجربه كنم. آيا خداوند را به خاطر دانش برنامه قدرداني ميكنم، بدون اينكه از ديگران توقع درك و توجه داشته باشم؟ معناي عشق تقسيم آن با ديگران است!
حتی روز " مرگم " هم تفاهم نخواهیم داشت
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه
من اون روز سفید می پوشم
وتو سیاه