2014-10-16، 11:28
پدر: دوست دارم با دختری به انتخاب من ازدواج کنی!
پسر: نه من دوست دارم همسرم را خودم انتخاب کنم!
پدر:اما دختر موردنظر من دختر بیل گیتس است!
پسر:آهان، اگر اینطور است قبول است!
پدر نزد بیل گیتس می رود..
پدر: برای دختر شما شوهری سراغ دارم
بیل گیتس:اما برای دختر من هنوز خیلی زود است که ازدواج کند!
پدر:اما این جوان قائم مقام مدیر عامل بانک جهانی است!
بیل گیتس: اوه!! که اینطور در این صورت قبول است
پدر به دیدار مدیر عامل بانک جهانی میرود..
پدر:مرد جوانی برای سمت قائم مقام مدیرعامل سراغ دارم!
مدیرعامل:اما من به اندازه کافی معاون دارم
پدر: اما این مرد جوان داماد بیل گیتس است!
مدیرعامل:اوه اگر اینطور است قبول میکنم!!!
بیل گیتس:اما برای دختر من هنوز خیلی زود است که ازدواج کند!
پدر:اما این جوان قائم مقام مدیر عامل بانک جهانی است!
بیل گیتس: اوه!! که اینطور در این صورت قبول است
پدر به دیدار مدیر عامل بانک جهانی میرود..
پدر:مرد جوانی برای سمت قائم مقام مدیرعامل سراغ دارم!
مدیرعامل:اما من به اندازه کافی معاون دارم
پدر: اما این مرد جوان داماد بیل گیتس است!
مدیرعامل:اوه اگر اینطور است قبول میکنم!!!
موفقیت یک انتخاب است نه یک اتفاق