2014-09-08، 09:02
پیش ما سوختگان مسجد و بتخانه یکیست
حرم و دیر یکی ، سبحه و پیمانه یکست
اینهمه جنگ و جدل حاصل کوته نظریست
گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکیست
هرکسی قصه شوقش به زبانی گوید
چونکه او می نگرم حاصل افسانه یکیست
این همه قصه ز غوغای گرفتارانست
ورنه از روز ازل دام یکی دانه یکیست
ره هرکس به فسونی زده آن شوخ
ار نه گریه ی نیمه شب و خنده مستانه یکیست
گر زمن پرسی از آن لطف که من می دانم
آشنا بر در این خانه و بیگانه یکیست
هیچ غم نیست که نسبت بجنونم دادند
بهر این یک دو نفس عاقل و دیوانه یکیست
عشق آتش بود و خانه خرابی دارد .
پیش آتش دل شمع و پر پروانه یکیست
گر بسر حد جنونت ببرد عشق عماد
بی وفایی و وفاداری جانانه یکیست
حرم و دیر یکی ، سبحه و پیمانه یکست
اینهمه جنگ و جدل حاصل کوته نظریست
گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکیست
هرکسی قصه شوقش به زبانی گوید
چونکه او می نگرم حاصل افسانه یکیست
این همه قصه ز غوغای گرفتارانست
ورنه از روز ازل دام یکی دانه یکیست
ره هرکس به فسونی زده آن شوخ
ار نه گریه ی نیمه شب و خنده مستانه یکیست
گر زمن پرسی از آن لطف که من می دانم
آشنا بر در این خانه و بیگانه یکیست
هیچ غم نیست که نسبت بجنونم دادند
بهر این یک دو نفس عاقل و دیوانه یکیست
عشق آتش بود و خانه خرابی دارد .
پیش آتش دل شمع و پر پروانه یکیست
گر بسر حد جنونت ببرد عشق عماد
بی وفایی و وفاداری جانانه یکیست
"اندکی صبر سحر نزدیک است"