2014-06-01، 11:00
دوست داشتم با ابردلتنگ راهی شوم
راهی شهر باران عشق.........
می خواستم با عشق تنها باشم
می خواستم لمسش کنم.........
می خواستم درآغوش بگیرمش
می خواستم رو درروی گرمای آفتاب باشم
می خواستم مست نگاه ماه شوم
می خواستم فقط با لذت بودن تنها ی تنها باشم
می خواستم فریاد را تکه تکه پاره کنم
می خواستم خواستن نباشد فقط باشد باشد
می خواستم بگویم سلام ...........
می خواستم ببوسمت بگویم...............
دوستت دارم زندگی ............
راهی شهر باران عشق.........
می خواستم با عشق تنها باشم
می خواستم لمسش کنم.........
می خواستم درآغوش بگیرمش
می خواستم رو درروی گرمای آفتاب باشم
می خواستم مست نگاه ماه شوم
می خواستم فقط با لذت بودن تنها ی تنها باشم
می خواستم فریاد را تکه تکه پاره کنم
می خواستم خواستن نباشد فقط باشد باشد
می خواستم بگویم سلام ...........
می خواستم ببوسمت بگویم...............
دوستت دارم زندگی ............
"اندکی صبر سحر نزدیک است"