2014-04-09، 11:18
روحیات خق بجانبی و توقع و انتظار داشتن باعث شده بود خودم را از دنیا طلبکار بدونم و احساس میکردم این دنیا به من بدهکار است و باید یک زندگی عالی و ایده ال به من بدهکار است. در واقع چنین هم شد و از بیشتر لحاظ به من بیشتر از سهمم رسید ولی من در اثر افکار خراب و قماربازی و شرطبستن و خرج دوستان همدوره ای و بیشتر افکار بیمارگونه همه را از دست دادم و فکر مخرب و منیت من فوراً خداوند را مقصر دانست و باخودم میگفتم من شانس ندارم و خدا کاری کرد که ایم همه بلا و شرایط دشوار برایم ایجاد شود و همیشه به خداوند لیستی بلند بالا از درخواستهای عجیب و غریب و نفرین این و ان و تقاضای بیماری و بدبختی و مرگ برای کسانی که به من آسیب زده و یا با رفتار و زبانشان به من صدمه میزدند را در اولویت لیستی قرار میدادم و با خودم تاکید میکردم چون خداوند بدون خواست من مرا به این دنیا اورده است مسئول است به خواستهای من توجه کند و اگر بخواستم نمیرسیدم شدیداً عقاید و اعتقادات آبکی خودم را کنار میگذاشتم و ترک نماز و بقیه واجبات را میکردم