2013-11-18، 09:58
4- در زندگي خود چطور تلاش ميكردم ديگران را عوض كنم؟ نتايج اين تلاشها چه بود؟
|
4- در زندگي خود چطور تلاش ميكردم ديگران را عوض كنم؟ نتايج اين تلاشها چه بود؟
|
2013-11-18، 09:58
4- در زندگي خود چطور تلاش ميكردم ديگران را عوض كنم؟ نتايج اين تلاشها چه بود؟
سپاس شده توسط: رسول ، NASIB ، yalda ، sadaf ، mohsen..yazd
2014-06-27، 04:07
من همیشه سعی داشتم که اطرافیانم را کنترل کنم وتمام مسئولیتهای آنها را بعهده بگیرم برای اینکه فکرمیکردم که من فردبهتری از اونها هستم واکر اونها روبه شکلی به شکل ورویه خودم تعییر بدم حتما انسانهای بهتر وموفق تری خواهند شد که اغلب هم باعث سرخوردگی خودم وخشم وعصبانیت آنها نسبت به خودم وخیلی از اوقات اهانتهایی که من متوجه نمیشدم چرا آنها بجای سپاسگزاری به من مرامورد اهانت قرارمیدهند وباعث ناامیدی وسردرگمی خودم می شدم درحقیقت من هیچ زندگی شادی هرگز برای خودم نداشتم چرا که برای خودم زندگی نمیکردم درنتیجه نمی بایستی منتظر نتیجه مطلوبی هم باشم ولی به علت اینکه سلامت اندیشه نداشتم این دور را دائما تکرارمیکردم وهمیشه هم شکست خورده بودم.
2014-08-12، 01:39
تو زندگیم خیلی تلاش کردم که مصرف کنندم رو تغییر بدم تا بتونه ترک کنه اما متاسفانه نشد چون خودش نخواست من اجبارش میکردم که ترک کنه اما حالا فهیدم که تا کسی خودش نخواد نمیتونه تغییر کنه تا زمانی که خدا نخواد و انگشت اشاره خداوند سمت مصرف کننده ها قرار نگیره پاک نمیشن
نتایجی که از این تلاش های بیهوده برای من داشت خسارت زدن به خودم بود -عصبی شدنم-گله و شکایت از زمین و زمان -خسارت های مالی-و ... داشت اما حالا میسپرم به خدا و ازخدا کمک میخوام . سپاس شده توسط: sadaf ، yalda ، شقایق93 ، mohsen..yazd
2014-09-08، 12:32
قبل از اشنايي با برنامه از هر روش و حربه براي تغيير دادن و زير نفوذ در اوردن اطرافيانم استفاده مي كردم، مثل محبت افراطي، تهديد كردن هاي پوچ و تو خالي، قهر و جنگ اعصاب راه انداختن، واسطه كردن اطرافيانم، مقايسه كردن طرف مقابلم با سايذين ، خرد كردن شخصيت و غرورش، خود را برتر دانستن از او و اينكه خود را عقل كل و خدا مي دونستم
نتايج تموم اين تلاشها داغون شدن خودم و طرف مقابلم بود،نتيجه معكوس گرفتن از تموم اين تلاشهام
2015-01-04، 04:54
انواع و اقسام تلاش ها. توجیه های مختلف و گرفتن قیافه حق به جانب و استدلال هایی از این دست که فلان چیز به این شکل منطقی است نه شکلی ک شما انجام می دهید. دعوا راه انداختن، عصبانیت، قهر، انجام ندادن وظایفم از جمله غذا درست کردن و غیره. وای خدای من چه روزگاری داشتیم.
تلاش هایم در کوتاه مدت جواب می داد ولی در بلند مدت همان آش و همان کاسه. در حقیقت نتیجه ای جز تلخی ایام در بر نداشت و باز من می ماندم و کلی تلاش بی نتیجه برای به کرسی نشاندن حرفم. و البته با نگاه امروز با کوله باری از پشیمانی... خدایا ازت ممنونم ک من رو با برنامه آشنا کردی... سپاس شده توسط: sadaf ، mohsen..yazd ، Atlas ، سما
|
|
موضوعهای مشابه… | |||||
موضوع | نویسنده | پاسخ | بازدید | آخرین ارسال | |
17- آيا من از ديگران به راحتي مراقبت ميكنم؟ درحالي كه مراقبت از خود را سخت مشكل ميد | mehdiast | 3 | 2,848 |
2015-01-10، 12:23 آخرین ارسال: سما |
|
19- چطور ميتوانم خوب از خودم مراقبت كنم؟ | mehdiast | 3 | 8,068 |
2015-01-09، 11:01 آخرین ارسال: سما |
|
14- چگونه ميتوانم بفهمم كه چه وقت زمام امور زندگي از دست من خارج شده است؟ | mehdiast | 3 | 3,613 |
2015-01-08، 08:35 آخرین ارسال: سما |
|
2- چطور ميتوانم بفهمم كه عادتها، شخصيت و راههاي مقابله با مسائل روزمره يك شخص الكلي | mehdiast | 8 | 5,164 |
2015-01-08، 05:02 آخرین ارسال: سما |
|
18- وقتي زندگي من خوب پيش ميرود، “يا به آرامي ميگذرد”، من چه احساسي دارم؟ آيا به طو | mehdiast | 3 | 3,380 |
2015-01-04، 04:32 آخرین ارسال: میترا |