5- آيا به خداوندي كه خودتان درك مي‌كنيد، باور و اعتقاد و اعتماد داريد؟

من گاهی ادعا میکردم که به خداوند ایمان دارم، این درهمان حالی بود که هیچ ارتباطی با او نداشتم و فقط گاهی در جریانی به نام خدا قسم راست و دروغش را میخوردم. اسم اینکارم را ایمان گذاشته بودم، اما باورود به انجمن خودیاری متوجه شدم که برای رسیدن به ایمان در ابتدا باید باورهای خودم را قوی کنم و مرحله به مرحله به اوج باورهایم برسم، سپس وارد وادی اعتقاد بشوم و اعتقاد خودم رتا از نمره یک جدول اعتقاد شروع کنم و به نقطه صد برسم و سپس وارد محدوده اعتماد برسم و این واردی مرحله سوم از سیروسلوکی است که آموزش میبینم و در این مرحله اعتمادم را چنان از خداوند برقرار کنم که به جای سپردن شرایط و زندگیم، همه چیز را به او واگذار کنم و دست از منیت خودم بردارم و تمام هستی و وجودم را تقدیم خالق خودم بکنم و تمام معانی و تفسیر دعای قدم سوم را آماده واگذاری به خالق و خدای خودم کنم و در این راستا با رسیدن به اعتماد، اگر خالقم تشخیص ایمان را در من دید من در مقابل اراده و قدر و خواست او تسلیم باشم و در انتها اگر سعادت نصیبم شد، بگویم به تو ایمان دارم ای خالق مهربان و ای عشق مطلق...