+- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir)
+-- انجمن: انجمن شعر و ادبیات (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=148)
+--- انجمن: دوبیتی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=149)
+--- موضوع: مشعاره گر (/showthread.php?tid=171)
RE: مشعاره گر - سارا - 2014-06-03
تا نگذری از جمع به فردی نرسی
تا نگذری از خویش به مردی نرسی
تا در ره دوست بی سر و پا نشوی
بی درد بمانی و به دردی نرسی...
..س
تا نگذری از خویش به مردی نرسی
تا در ره دوست بی سر و پا نشوی
بی درد بمانی و به دردی نرسی...
..س
مشعاره گر - رسول - 2014-06-03
سر فتنه دارد دگر روزگار
من و مستی و فتنه چشم یار
ر
RE: مشعاره گر - mohammad - 2014-06-03
روزی گفتی شبی کنم دلشادت
وز بند غمان خود کنم آزادت
دیدی که از آن روز چه شبها بگذشت
وز گفته‌ی خود هیچ نیامد یادت؟
..س
وز بند غمان خود کنم آزادت
دیدی که از آن روز چه شبها بگذشت
وز گفته‌ی خود هیچ نیامد یادت؟
..س
مشعاره گر - رسول - 2014-06-04
سـخـن هـرگـز بدین شیرینی و لطف و روانی نیست
خــدا را شــهــریــار ایـن طـبـع جـوی آب را مـانـد
ز
RE: مشعاره گر - mohammad - 2014-06-04
ذکر حق ای یار من بسیار کن
تا توانی کار خوش در کار کن
پاک باش و بی وضو یک دم مباش
جز که با پاکان دمی همدم مباش
دور باش از مجلس نقش خیال
صحبتی می دار با اهل کمال
یک سر موئی خلاف دین مکن
ور کند شخصی تو اش تحسین مکن
رهروان راه حق را دوست دار
رهروی می جو و راهی می سپار
گر بیابی جامی از زر یا سفال
نوش کن از هر دو جام آب زلال...
.تا توانی کار خوش در کار کن
پاک باش و بی وضو یک دم مباش
جز که با پاکان دمی همدم مباش
دور باش از مجلس نقش خیال
صحبتی می دار با اهل کمال
یک سر موئی خلاف دین مکن
ور کند شخصی تو اش تحسین مکن
رهروان راه حق را دوست دار
رهروی می جو و راهی می سپار
گر بیابی جامی از زر یا سفال
نوش کن از هر دو جام آب زلال...
....س
RE: مشعاره گر - mohammad - 2014-06-06
سیلاب گرفت گرد ویرانه‌ی عمر
وآغاز پری نهاد پیمانه‌ی عمر
بیدار شو ای خواجه که خوش خوش بکشد
حمال زمانه رخت از خانه‌ی عمر
....گ
وآغاز پری نهاد پیمانه‌ی عمر
بیدار شو ای خواجه که خوش خوش بکشد
حمال زمانه رخت از خانه‌ی عمر
....گ
RE: مشعاره گر - mohammad - 2014-06-10
در آسمان نه عجب گربه گفته حافظ
سرود زهره به رقص اورد مسیحارا.
الف
سرود زهره به رقص اورد مسیحارا.
الف
مشعاره گر - رسول - 2014-06-10
این طرف مشتی صدف آنجا کمی گل ریخته
موج، ماهیهای عاشق را به ساحل ریخته
بعد از این در جام من تصویر ابر تیره ایست
بعد از این در جام دریا ماه کامل ریخته
و
RE: مشعاره گر - mohammad - 2014-06-10
ور خود نبازد دل به من عاشق زارش شوم
با غیر نوشد جام می اغیار گیرد دست وی
راند مرا از پیش خود من غرق افکارش شوم
با آن دو چشم وابروان که هستند چون تیر وکمان
تیری زند بر قلب من تا زار وبیمارش شوم
هر چند آزارم کند با دست خود خاکم کند .
...س
با غیر نوشد جام می اغیار گیرد دست وی
راند مرا از پیش خود من غرق افکارش شوم
با آن دو چشم وابروان که هستند چون تیر وکمان
تیری زند بر قلب من تا زار وبیمارش شوم
هر چند آزارم کند با دست خود خاکم کند .
...س
مشعاره گر - رسول - 2014-06-11
سایه‌ی دولت همه ارزانی نو دولتان
من سری آسوده خواهم زیر بال خویشتن
ن