اخطارهای زیر رخ داد: | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
Warning [2] preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead - Line: 1044 - File: inc/plugins/mybbirckeditor.php PHP 7.4.33 (Linux)
|
![]() |
گلچین تکبیتهای صائب تبریزی - نسخهی قابل چاپ +- انجمن بانیان بهبودی (http://forum.banianbehboodi.ir) +-- انجمن: انجمن داستان نویسی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=249) +--- انجمن: عرفان (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=250) +---- انجمن: شعر های عرفانی (http://forum.banianbehboodi.ir/forumdisplay.php?fid=266) +---- موضوع: گلچین تکبیتهای صائب تبریزی (/showthread.php?tid=6989) |
RE: گلچین تکبیتهای صائب تبریزی - ARSAM - 2015-06-08 مرد مصاف در همه جا یافت میشود در هیچ عرصه مرد تحمل ندیدهام RE: گلچین تکبیتهای صائب تبریزی - ARSAM - 2015-06-08 فریب تربیت باغبان مخور ای گل که آب می دهــد اما گـلاب میگیرد! RE: گلچین تکبیتهای صائب تبریزی - ARSAM - 2015-06-08 ای دل از پست و بلند روزگار اندیشه کن در برومندی ز قحط برگ و بار اندیشه کن از نسیمی دفتر ایام بر هم میخورد از ورق گردانی لیل و نهار اندیشه کن بر لب بام خطر نتوان به خواب امن رفت ایمنی خواهی ، ز اوج اعتبار اندیشه کن روی در نقصان گذارد ماه چون گردد تمام چون شود لبریز جامت، از خمار اندیشه کن بوی خون میآید از آزار دلهای دو نیم رحم کن بر جان خود، زین ذوالفقار اندیشه کن گوشهگیری درد سر بسیار دارد در کمین در محیط پر شر و شور از کنار اندیشه کن پشه با شب زندهداری خون مردم میخورد زینهار از زاهد شب زندهدار اندیشه کن
RE: گلچین تکبیتهای صائب تبریزی - ARSAM - 2015-06-08 می شوند از سرد مهری دوستان از هم جدابرگها را می کند باد خزان از هم جدا قطره شد سیلاب و واصل شد به دریای محیطتا به کی باشید ای بی غیرتان از هم جدا گر دو بی نسبت به هم صد سال باشند آشنامی کند بی نسبتی در یک زمان از هم جدا در نگیرد صحبت پیر و جوان با یکدگرتا به هم پیوست، شد تیر و کمان از هم جدا می پذیرد چون گلاب از کوره رنگ اتحادگر چه باشد برگ برگ گلستان از هم جدا تا ترا از دور دیدم، رفت عقل و هوش منمی شود نزدیک منزل کاروان از هم جدا تا چو زنبور عسل در چشم هم شیرین شوندبه که باشد خانه های دوستان از هم جدا در خموشی حرفهای مختلف یک نقطه اندمی کند این جمع را تیغ زبان از هم جدا پیش ارباب بصیرت گفتگوی عشق و عقلهست چون بیداری و خواب گران از هم جدا گر چه در صحبت قسم ها بر سر هم می خورندخون خود را می خورند این دوستان از هم جدا نیست ممکن آشنایان را جدا کردن ز هممی کند بیگانگان را آسمان از هم جدا لفظ و معنی را به تیغ از یکدگر نتوان بریدکیست صائب تا کند جانان و جان از هم جدا؟صائب تبریزی
RE: گلچین تکبیتهای صائب تبریزی - ARSAM - 2015-06-08 برق خاشاک گنه، روزه تابستان استدود این آتش جانسوز به از ریحان استمی توان یافت ز سی پاره ماه رمضانآنچه ز اسرار الهی همه در قرآن استهست در غنچه لب بسته این ماه نهانگلستانی که نسیمش نفس رحمان استمشو از عزت این مهر الهی غافلکه درین مهر بی گنج گهر پنهان استماه رویی که شب قدر بود یک خالشدر سراپرده ماه رمضان پنهان استمیکند روزه ماه رمضان عمر درازمد انعام درین دفتر و این دیوان استغفلت از تشنگی و گرسنگی کم گرددکه لب خشک بر این بند گران سوهان استباش با قد دو تا حلقه این در صائبکه مراد دو جهان در خم این چوگان است RE: گلچین تکبیتهای صائب تبریزی - ARSAM - 2015-06-08 کجا نظر به گل و یاسمن بود ما را؟که خارخار، گل پیرهن بود ما را به ماه مصر ز یک پیرهن مضایقه کردچه چشمداشت دگر از وطن بود ما را به خون نشست عقیق از فروغ عاریتیچه دلخوشی ز سهیل یمن بود ما را؟ ببین چه ساده دل افتاده ایم با این بختکه چشم آب ز چاه ذقن بود ما را ز نوبهار قناعت به داغ حسرت کردحسد به لاله خونین کفن بود ما را به هر لباس که خواهیم جلوه گر گردیمنه ایم سرو که یک پیرهن بود ما را چرا کنیم تنزل به آسمان صائب؟چنین که خامه، سوار سخن بود ما را
RE: گلچین تکبیتهای صائب تبریزی - ARSAM - 2015-06-08 آب خضر و می شبانه یکی استمستی و عمر جاودانه یکی است پلهٔ دین و کفر چون میزاندو نماید، ولی زبانه یکی است گر هزارست بلبل این باغهمه را نغمه و ترانه یکی است پیش مرغ شکستهپر صائبقفس و باغ و آشیانه یکی استصائب تبریزی
RE: گلچین تکبیتهای صائب تبریزی - ARSAM - 2015-06-08 هر که دولت یافت، شست از لوح خاطر نام مااوج دولت، طاق نسیان است در ایام ما میخورد چون خون دل هر کس به قدر دستگاهباش کوچکتر ز جام دیگران، گو جام ما در نظر واکردنی طی شد بساط زندگیچون شرر در نقطهٔ آغاز بود انجام ما طفل بازیگوش، آرام از معلم میبردتلخ دارد زندگی بر ما دل خودکام ما نیست جام عیش ما صائب چو گل پا در رکاب تا فلک گردان بود، در دور باشد جام ما RE: گلچین تکبیتهای صائب تبریزی - ARSAM - 2015-06-08 بس که بد می گذرد زندگیِ اهل جهان مردم از عمر چو سالی گذرد، عید کنند! RE: گلچین تکبیتهای صائب تبریزی - ARSAM - 2015-06-08 طوفان گل و جوش بهار است ببینید اکنون که جهان برسرکار است ببینید این آینه هایی که نظر خیره نمایند
در دست کدام آینه دار است ببینید |